مبحث زير همونطوري که از اسمش پيداست ، هيچگونه پايه و اساس منطقي ،علمي و مذهبي نداره و فقط به درد سرگرمي ميخوره . از همه ی کساني که اين بخش رو ميخونن انتظار دارم که اين مطلب رو فراموش نکنن : ما اشرف مخلوقاتيم و بايد از همه چيز به عنوان سرگرمي استفاده کنيم. اما اجازه نديم که کسي يا چیزي از ما به عنوان سرگرمي استفاده کنه.
گر صف قافله ي عشق ز نزدم برود ، آخر باش مي به کامم خوش و صد سال مرا ساغر باش مرغک زار دلم ، بر سر کويت چو نشست تير عشقت دو پرش کوفت ز بهرم پر باش ********* همدل و همنفسي نيست خدايا چه کنم؟ همرهم جز تو کسي نيست خدايا چه کنم ؟ از غم چرخ بلا ناله سپردم به نسيم دست فرياد رسي نيست خدايا چه کنم؟ *********
|